شب است و من - سخن عشق | |||
شب است و، من
به دنبال زنی هرزه
از این کوچه به آن کوچه...
نگو به من:
چرا دستانِ پُر شورَت گُلِ پژمرده می چیند )
چرا چشمان پُرنورَت فراتر را نمی بیند )
اگر سرشاخه ها پُربار
اگر گُلها شکوفایند...
ببین بر دامنِ گلزار
سبک ، خوابیده گرگی هار
ببین سرشاخه ها دورند.
ببین از پشتِ دریاها
مدام این شِکوِه می آید که : اینجا
گوشها کر.. چشمها کورند.
دو چشمم باز
دو گوشم تیز
ولی این قصه می پاید
سرانجامش نمی آید.
مرا شاید « دهانی باز
زبانی تیز»
می باید.
شب است و، من
به دنبال زنی هرزه
از این کوچه به آن کوچه.............
دنبال سخن عشق
95973:کل بازدید |
|
28:بازدید امروز |
|
7:بازدید دیروز |
|
پیوندهای روزانه | |
درباره خودم
| |
یوسف
من یوسف هستم 20 سال دارم بچه آبادان هستم الان هم تازه سربازرا تمام کردم فعلا بیکارم | |
حضور و غیاب
| |
لوگوی دوستان | |
| |
بایگانی | |
سخن یک عشق_1 سخن یک عشق_2 سخن یک عشق_3 سخن یک عشق_4 سخن یک عشق _5 سخن یک عشق | |
جستجوی وبلاگ من | |
:جستجو با سرعتی بینظیر و باورنکردنی | |
اشتراک | |