سخن یک عشق_1 - سخن عشق | |||
![]() |
رودها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پیدا می کنند
کوهها با قله ها و دریا ها با موج ها زندگی پیدا می کنند
و انسانها و همه ی انسانها با عشق و فقط با عشق
پس بار خدایا بر من رحم کن بر من که می دلنم ناتوانم از عشق رحم کن
باشد که خانه ای نداشته باشم باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم
ولی هرگز نباشد که در قلبم عشق نباشد و هرگز نباشد
... وخداوند عشق را آفرید
نمیدونید چه حالیه...
وقتی قراره
تاوان نامردی بقیه رو
ما پس بدیم
جور هرچی بی معرفتی
ما بکشیم
نمیدونید چه حالیه...
دوستت دارم مادر
دوستت دارم پدر
مادر
مثل، ستاره گان که در آسمان، جا دارد،
مثل، گل که در ساقه ء خود جا دارد،
مثل، حون که در رگهای وجود دارد،
مثل انسان که در زمین جا دارد،
مثل روشنی، آفتاب که در مهتاب جا دارد،
ای مادر عزیز ! محبت تو در دل من جا دارد،
و خودت در زندگی ام وجود داری!................ مادر
امروز حال کردم در مورد مادر بنویسم
گاهی اوقات که با خودم خلوت میکنم
به یاد روضه حضرت زهرا میفتم
و به یاد مادرم
به یاد مهربانی ها ی مادرم
بوسهای بر دستانِ پدر
و عِطر سیلی برمیخیزد
کاش دوباره مرا میزدی
تا به چیزی ...
شاید به دستهایت
اعتماد کنم
و هستیام
این چنین
درمردمکِ چشمهایم نلرزد
میروی با اشک حسرت دیده ام را تر کنی
میروی تا با نبودن عشق را پرپر کنی
آن همه گفتی نگاهم با نگاهت زنده است
من نباشم میتوانی روزها را سر کنی؟
در نبودت گریه کردم آینه احساس کرد
آینه شو گریه ام را حس کنی ،باور کنی
سبز در عشقت شدم ،کم کم تو دانستی ولی
عاقبت میخواستی در قلب من خنجر کنی
بعد تو در سینه نامت میشود یک خاطره
کاش میشد قصه عشق مرا باور کنی
بیا تا ابد در هر قدم از این سفر
یکدیگر را عاشقانه در
آغوش گیریم
96232:کل بازدید |
|
9:بازدید امروز |
|
13:بازدید دیروز |
|
پیوندهای روزانه | |
درباره خودم
| |
![]() یوسف
من یوسف هستم 20 سال دارم بچه آبادان هستم الان هم تازه سربازرا تمام کردم فعلا بیکارم | |
حضور و غیاب
| |
![]() | |
لوگوی دوستان | |
![]() | |
بایگانی | |
سخن یک عشق_1 سخن یک عشق_2 سخن یک عشق_3 سخن یک عشق_4 سخن یک عشق _5 سخن یک عشق | |
جستجوی وبلاگ من | |
![]() با سرعتی بینظیر و باورنکردنی | |
اشتراک | |